دلم تنگ روزهایی است ؛
که با اشتیاق گردوهای نارس درخت حیاط پدربزرگ را میچیدیم
و شاید تلخ اما از خوردنش لذت میبردیم!
آه...حالا نه پدربزرگی هست و نه خانه ای و نه درخت گردویی
آخرین باری را هم که دور هم جمع شدیم در یاد ندارم !
اما راستش هنوز نمیدانم دلیل نزدیکی آن روزهایمان چه بود؟
پدربزرگ ؟ درخت ؟ یاگردوها . . . ؟!
شاید هم مهربانی قلبــــــــــــــ کوچکمان؟!
نیاز روزانه ما به ویتامین ها چندان چشمگیر نیست، اما ویتامینها نقش اساسی در امور حیاتی بدن بازی می کنند و از منظر پزشکی مدرن جایگاه بسیار ویژه ای در سلامت انسان دارند. ویتامینها تنوع زیادی دارند حتی برشمردن نام همه آنها مثنوی هفتادمن کاغذ می شود. در میان این خیل عظیم، چندتایی هم هستند که هم اهمیت ویژه ای دارند و هم مشهور و سرشناس هستند و بیش از سایر همقطارانشان بر سر زبان ها افتاده اند.
مردی در حالی که به قصرها و خانه های زیبا مینگریست به دوستش گفت: وقتی این همه اموال رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم. دوست او دستش رو گرفت و به بیمارستان برد و گفت.: وقتی این بیماریها رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم!!!! خدایا واسه داده ها و نداده هات شکر...
.؛
الهی!یک ذهن آرام.....
یک تن سالم......
یک خواب شیرین....
یک خیال راحت...
یک روز قشنگ.....
یک خبر خوش......
یک خوشی از ته دل....
نصیب همه دوستای عزیزم کن.... آمین